<--- MOHAMMAD REZA ---> <--- Online ---> Like Nobody....: يك قطره دريا

01 November 2006

يك قطره دريا

تنها ماندم....
براي بوييدن يک گل براي شنيدن يک صدا براي خواندن يک شعر چقدر تنها مانده ام



از بد تجربه ها.....

احساس بد باختن رو دوست ندارم

اما اين تنها باري بود که دوست داشتم بازنده باشم...

به وعده ات وفا نکن



اگه يه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمي دم که مي خندونمت ولي مي تونم باهات گريه کنم
اگه يه روز نخواستي به حرفاي کسي گوش کني بهم بگو .... قول مي دم که خيلي ساکت باشم
اگه يه روز خواستي در بري حتما خبرم کن قول نمي دم که ازت بخوام بموني اما مي تونم باهات بدوم
اگه يه روز سراغم رو گرفتي و خبري ازم نشد سري بهم بزن احتمالا بهت احتياج دارم
اما اگه يه روز رفتي و ديگه برنگشتي بهت قول نمي دم که منتظرت مي مونم اما ازت مي خوام وقتي اومدي يه شاخه گل رو قبرم بزاري......



شمشیر عشق

مي گن شمشير تيز همه چيزو دو تا مي کنه بنازم که شمشير عشق دو تا رو يکي مي کنه




تأثير شعر او نيز

چيزي جز اين نبود:

آن را به جاي مته نمي شد به كار زد

در راه هاي رزم

با دستكار شعر

هر ديو صخره را

از پيش راه خلق

نمي شد كنار زد.

يعني اثر نداشت وجودش

فرقي نداشت بود و نبودش

آن را به جاي دار نمي شد به كار برد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home


http://mrb.mee.ir


محمد رضا


MRB.MEE.IR